معنی فارسی pintle
B1 /ˈpɪntəl/پینتل، میخ یا گوهای است که در لولاها یا بخشهای متحرک دیگر برای نگهداشتن و حذف کردن دربها یا دروازهها استفاده میشود.
A pin or a bolt used to attach the movable part of a hinge.
- noun
noun
معنی(noun):
(now dialectal) The penis, or tarse.
معنی(noun):
A pin or bolt, usually vertical, which acts as a pivot for a hinge or a rudder.
معنی(noun):
(gunnery) An iron pin used to control recoil of a cannon or around which a gun carriage revolves.
example
معنی(example):
پینتل، بخشی مهم از لولا روی در است.
مثال:
The pintle is an important part of the hinge on the door.
معنی(example):
او پینتل فرسوده را تعویض کرد تا دروازه را تعمیر کند.
مثال:
He replaced the worn pintle to fix the gate.
معنی فارسی کلمه pintle
:
پینتل، میخ یا گوهای است که در لولاها یا بخشهای متحرک دیگر برای نگهداشتن و حذف کردن دربها یا دروازهها استفاده میشود.