معنی فارسی pioneership

B2

پیشگامی به عنوان صفت رهبری و هدایت در مسیرهای نوین و اکتشافی تعریف می‌شود.

The quality or state of being a pioneer; leading in innovation or exploration.

example
معنی(example):

سبک رهبری او نشان‌دهنده پیشگامی واقعی است.

مثال:

Her leadership style reflects true pioneershisp.

معنی(example):

پیشگامی در فناوری می‌تواند منجر به نوآوری‌های قابل توجهی شود.

مثال:

Pioneership in technology can lead to significant innovations.

معنی فارسی کلمه pioneership

: معنی pioneership به فارسی

پیشگامی به عنوان صفت رهبری و هدایت در مسیرهای نوین و اکتشافی تعریف می‌شود.