معنی فارسی pip

A1 /pɪp/

دانه‌ی کوچک در درون میوه، یا عدد کوچک روی تاس در بازی‌ها.

A small seed, especially in fruits; also refers to small markings on dice.

noun
معنی(noun):

Any of various respiratory diseases in birds, especially infectious coryza.

معنی(noun):

Of humans, a disease, malaise or depression.

example
معنی(example):

یک دانه در میوه، pip نامیده می‌شود.

مثال:

A pip is a small seed in a fruit.

معنی(example):

او به من نشان داد که چگونه بازی را با یک pip روی تاس انجام بدهیم.

مثال:

He showed me how to play the game with a pip on the dice.

معنی فارسی کلمه pip

: معنی pip به فارسی

دانه‌ی کوچک در درون میوه، یا عدد کوچک روی تاس در بازی‌ها.