معنی فارسی pipal

B2

درختی دارای برگ‌های بیضی که ریشه‌های هوایی دارد و در فرهنگ‌های مختلف به عنوان نماد احترام شناخته می‌شود.

A species of fig tree, Ficus carica, which is notable for its aerial roots and cultural significance.

noun
معنی(noun):

The sacred fig, Ficus religiosa.

example
معنی(example):

درخت پپیال به خاطر ریشه‌های بزرگش شناخته می‌شود.

مثال:

The pipal tree is known for its large roots.

معنی(example):

در هند، درخت پپیال اغلب به عنوان نماد روحانی دیده می‌شود.

مثال:

In India, the pipal tree is often seen as a spiritual symbol.

معنی فارسی کلمه pipal

: معنی pipal به فارسی

درختی دارای برگ‌های بیضی که ریشه‌های هوایی دارد و در فرهنگ‌های مختلف به عنوان نماد احترام شناخته می‌شود.