معنی فارسی piperaceous

B1

صفات مربوط به گیاهان خانواده پیرپر ماگی، معمولاً با طعم تند.

Relating to plants of the Piperaceae family, often characterized by flavor.

example
معنی(example):

گیاهان پیرپرماگی غالباً به عنوان ادویه استفاده می‌شوند.

مثال:

The piperaceous plants are often used as spices.

معنی(example):

من از پخت و پز با گیاهان ادویه‌ای لذت می‌برم.

مثال:

I enjoy cooking with piperaceous herbs.

معنی فارسی کلمه piperaceous

: معنی piperaceous به فارسی

صفات مربوط به گیاهان خانواده پیرپر ماگی، معمولاً با طعم تند.