معنی فارسی pipple
A2یک نوع شی کوچک یا شخصیت نرم و بامزه.
A small, cute, often soft and cuddly figure or toy.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان با یک پپل در باغ بازی کردند.
مثال:
The children played with a pipple in the garden.
معنی(example):
یک پپل اغلب در اسباببازیهای نرم دیده میشود.
مثال:
A pipple is often seen in soft toys.
معنی فارسی کلمه pipple
:
یک نوع شی کوچک یا شخصیت نرم و بامزه.