معنی فارسی piraty

B1

وابسته به دزدان دریایی، به طور کلی به خصوصیات یا شیوه‌های دزدی دریایی اشاره دارد.

Relating to pirates; having characteristics typical of pirates.

example
معنی(example):

کشتی دزدان دریایی در دریاها به دنبال گنج بود.

مثال:

The pirate ship sailed the seas looking for treasure.

معنی(example):

او به سبک دزدان دریایی برای مهمانی هالووین لباس پوشیده بود.

مثال:

He dressed in a piraty way for the Halloween party.

معنی فارسی کلمه piraty

: معنی piraty به فارسی

وابسته به دزدان دریایی، به طور کلی به خصوصیات یا شیوه‌های دزدی دریایی اشاره دارد.