معنی فارسی pirouetter
B1پیروت کننده به شخصی اطلاق میشود که توانایی چرخش بدنش را به صورت زیبا و هنرمندانه در نمایشها و رقصها به نمایش میگذارد.
A person who performs pirouettes, showing skillful and graceful spinning movements, especially in dance and performances.
- NOUN
example
معنی(example):
پیروت کننده با ظرافت بر روی صحنه اجرا کرد.
مثال:
The pirouetter performed gracefully on stage.
معنی(example):
او یک پیروت کننده با استعداد در باله است.
مثال:
She is a talented pirouetter in ballet.
معنی فارسی کلمه pirouetter
:
پیروت کننده به شخصی اطلاق میشود که توانایی چرخش بدنش را به صورت زیبا و هنرمندانه در نمایشها و رقصها به نمایش میگذارد.