معنی فارسی pirr
B1صدای نازک یا جیغی که میتواند به صورت غیررسمی به صداهای ناگهانی نسبت داده شود.
A sound like a light squeak or a quick whistle.
- OTHER
example
معنی(example):
ملودی صدای نرم پیری را ایجاد کرد که در اتاق طنین انداز شد.
مثال:
The melody made a soft pirr that echoed in the room.
معنی(example):
او با لبهایش یک پیری سریع زد تا توجه را جلب کند.
مثال:
He gave a quick pirr with his lips to get attention.
معنی فارسی کلمه pirr
:
صدای نازک یا جیغی که میتواند به صورت غیررسمی به صداهای ناگهانی نسبت داده شود.