معنی فارسی pismires
B1پیسمیرس، اصطلاحی محلی برای مورچهها، به ویژه در زبانهای منطقهای.
A dialectal term for ants, emphasizing their small size and industrious nature.
- noun
noun
معنی(noun):
An ant.
example
معنی(example):
پیسمیرس معمولاً اصطلاح دیگری برای مورچهها در لهجههاست.
مثال:
Pismires are often another term for ants in dialect.
معنی(example):
کودکان مشغول کار کردن پیسمیرسها برای جمعآوری غذا را تماشا کردند.
مثال:
The children watched the pismires working hard to gather food.
معنی فارسی کلمه pismires
:
پیسمیرس، اصطلاحی محلی برای مورچهها، به ویژه در زبانهای منطقهای.