معنی فارسی pistoletier
B1پیتولتیه، فردی که به ساخت و طراحی پیتولهها و سلاحهای مشابه مشغول است.
A craftsman specialized in making pistols and similar firearms.
- NOUN
example
معنی(example):
پیتولتیه سلاحهای آتشین زیبایی ساخت.
مثال:
The pistoletier crafted beautiful firearms.
معنی(example):
او پس از سالها آموزش، یک پیتولتیه ماهر شد.
مثال:
She became a skilled pistoletier after many years of training.
معنی فارسی کلمه pistoletier
:
پیتولتیه، فردی که به ساخت و طراحی پیتولهها و سلاحهای مشابه مشغول است.