معنی فارسی pistonhead
B1سرپیستون، قطعهای در موتور است که فشار را ایجاد میکند.
The top part of a piston, used in engines to create pressure and movement.
- NOUN
example
معنی(example):
سرپیستون در موتور باید تعویض شود تا عملکرد بهتری داشته باشد.
مثال:
The pistonhead in the engine needs to be replaced for better performance.
معنی(example):
یک سرپیستون آسیبدیده میتواند منجر به خرابی موتور شود.
مثال:
A damaged pistonhead can lead to engine failure.
معنی فارسی کلمه pistonhead
:
سرپیستون، قطعهای در موتور است که فشار را ایجاد میکند.