معنی فارسی pistrix
B2موجودی خاص در زیستشناسی که به دلیل ویژگیهای خاصش مورد توجه است.
A specific aquatic creature studied for its unique traits and behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
پیستریکس به خاطر تطبیقهای منحصر به فردش معمولاً مورد مطالعه قرار میگیرد.
مثال:
The pistrix is often studied for its unique adaptations.
معنی(example):
محققان بر روی پیستریکس تمرکز میکنند تا رفتار آن را درک کنند.
مثال:
Researchers focus on the pistrix to understand its behavior.
معنی فارسی کلمه pistrix
:
موجودی خاص در زیستشناسی که به دلیل ویژگیهای خاصش مورد توجه است.