معنی فارسی pitahaya
B1میوهای با پوستی زرد یا قرمز و با گوشت سفید یا صورتی که خوشمزه و مغذی است.
A tropical fruit with a unique appearance and sweet flavor.
- noun
noun
معنی(noun):
The dragon fruit.
example
معنی(example):
پیتایا همچنین به عنوان میوه اژدها شناخته میشود.
مثال:
The pitahaya is also known as dragon fruit.
معنی(example):
من از طعم شیرین پیتایا لذت بردم.
مثال:
I enjoyed the sweet flavor of the pitahaya.
معنی فارسی کلمه pitahaya
:
میوهای با پوستی زرد یا قرمز و با گوشت سفید یا صورتی که خوشمزه و مغذی است.