معنی فارسی pitapatted
B1پت پت کردن به معنای صدای آرام و متناوبی است که معمولاً به دلیل برخورد اشیاء نرم با یکدیگر ایجاد میشود.
To make a light, rapid, patting sound, often used to describe soft footsteps or gentle rain.
- VERB
example
معنی(example):
قطرههای باران به آرامی روی سقف پت پت کردند.
مثال:
The raindrops pitapatted softly on the rooftop.
معنی(example):
پاهای کودک در راهرو پت پت کردند.
مثال:
The child's footsteps pitapatted down the hallway.
معنی فارسی کلمه pitapatted
:
پت پت کردن به معنای صدای آرام و متناوبی است که معمولاً به دلیل برخورد اشیاء نرم با یکدیگر ایجاد میشود.