معنی فارسی pitchfork
A2 /ˈpɪtʃˌfɔɹk/چنگک، ابزاری فلزی با چند پر، معمولاً برای جابجایی کاه یا علوفه در کشاورزی استفاده می‌شود.
A farming tool with long, sharp prongs used for lifting and tossing hay or straw.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An agricultural tool comprising a fork attached to a long handle used for pitching hay or bales of hay high up onto a haystack.
معنی(noun):
A tuning fork.
verb
معنی(verb):
To toss or carry with a pitchfork.
مثال:
The hay was soon pitchforked onto the wagon.
معنی(verb):
To throw suddenly.
example
معنی(example):
کشاورزان از چنگک برای بلند کردن کپه‌های کاه استفاده می‌کنند.
مثال:
Farmers use a pitchfork to lift bales of hay.
معنی(example):
او برای تمیزی انبار از چنگک استفاده کرد.
مثال:
He used a pitchfork to clean the barn.
معنی فارسی کلمه pitchfork
:
چنگک، ابزاری فلزی با چند پر، معمولاً برای جابجایی کاه یا علوفه در کشاورزی استفاده می‌شود.
