معنی فارسی pitwall
B1دیوار گودال، به ویژه در معادن یا پروژههای بزرگ ساختمانی که به ثبات و ایمنی نیاز دارد.
The vertical wall of a pit, especially in mining or large construction projects requiring stability and safety.
- NOUN
example
معنی(example):
پایداری دیواره گودال برای عملیات ایمن معدنی حیاتی است.
مثال:
The pitwall stability is crucial for safe mining operations.
معنی(example):
مهندسان در حال ارزیابی دیواره گودال برای خطرات بالقوه هستند.
مثال:
Engineers are assessing the pitwall for potential hazards.
معنی فارسی کلمه pitwall
:
دیوار گودال، به ویژه در معادن یا پروژههای بزرگ ساختمانی که به ثبات و ایمنی نیاز دارد.