معنی فارسی pix
B1 /pɪks/تصویر، عکسی کوچک یا با کیفیت پایین که معمولاً در اینترنت استفاده میشود.
A small image or photograph, often used informally or in digital contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
Plural form of pic in the sense of "picture".
معنی(noun):
Specifically, motion pictures; movies.
example
معنی(example):
تصاویر سفر آخر ما عالی شدند.
مثال:
The pix from our last trip turned out great.
معنی(example):
او تصویری از تولهسگ جدیدش به اشتراک گذاشت.
مثال:
He shared a pix of his new puppy.
معنی فارسی کلمه pix
:
تصویر، عکسی کوچک یا با کیفیت پایین که معمولاً در اینترنت استفاده میشود.