معنی فارسی pizzle
B2 /ˈpɪzl̩/پیزل به مردههای جنسی حیوانات، به ویژه آلت تناسلی خشک شده و دراز اشاره دارد.
The dried penis of a male animal, often treated as a delicacy.
- noun
noun
معنی(noun):
The penis of an animal.
معنی(noun):
A baton made from the penis of an ox, once used to beat men and animals.
example
معنی(example):
برخی فرهنگها پیزل را یک خوراکی لوکس میدانند.
مثال:
Some cultures consider pizzle a delicacy.
معنی(example):
پیزل معمولاً در دستورهای سنتی برای مناسبتهای خاص استفاده میشود.
مثال:
Pizzle is often used in traditional recipes for special occasions.
معنی فارسی کلمه pizzle
:
پیزل به مردههای جنسی حیوانات، به ویژه آلت تناسلی خشک شده و دراز اشاره دارد.