معنی فارسی placability

B1

قابل سازش بودن، توانایی و تمایل به وفق دادن خود و قبول نظرات دیگران.

The quality of being agreeable or adaptable in response to different opinions or situations.

example
معنی(example):

قابل سازش بودن او حل اختلافات را آسان می‌کرد.

مثال:

Her placability made it easy to resolve conflicts.

معنی(example):

قابل سازش بودن تیم به آن‌ها کمک کرد که به خوبی با یکدیگر کار کنند.

مثال:

The team's placability helped them work well together.

معنی فارسی کلمه placability

: معنی placability به فارسی

قابل سازش بودن، توانایی و تمایل به وفق دادن خود و قبول نظرات دیگران.