معنی فارسی placative
B2 /pləˈkeɪtɪv/آرامشبخش، به شیوهای که به تسکین ناراحتیها و تنشها کمک کند.
Intended to calm or pacify.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That placates; pacifying.
example
معنی(example):
آنها از زبان آرامشبخش برای کاهش تعارض استفاده کردند.
مثال:
They used placative language to reduce conflict.
معنی(example):
روش آرامشبخش به حل مسائل کمک کرد.
مثال:
The placative approach helped resolve the issues.
معنی فارسی کلمه placative
:
آرامشبخش، به شیوهای که به تسکین ناراحتیها و تنشها کمک کند.