معنی فارسی placebos

B2

دارونما، یک ماده یا درمانی که واقعاً هیچ اثر درمانی ندارد اما بیمار را متقاعد به بهبود می‌کند.

A substance with no therapeutic effect used as a control in testing new drugs.

noun
معنی(noun):

A dummy medicine containing no active ingredients; an inert treatment.

معنی(noun):

The vespers sung in the office for the dead.

example
معنی(example):

پزشکان اغلب از دارونماها در آزمایش‌های بالینی استفاده می‌کنند.

مثال:

Doctors often use placebos in clinical trials.

معنی(example):

دارونماها گاهی اوقات می‌توانند به بیماران کمک کنند احساس بهتری داشته باشند.

مثال:

Placebos can sometimes help patients feel better.

معنی فارسی کلمه placebos

: معنی placebos به فارسی

دارونما، یک ماده یا درمانی که واقعاً هیچ اثر درمانی ندارد اما بیمار را متقاعد به بهبود می‌کند.