معنی فارسی placus
B1ساختارهایی در نرمتنان که به شکلدهی آنها کمک میکند.
A structural component found in certain mollusks that contributes to their form and function.
- NOUN
example
معنی(example):
Placus برای ساختار برخی از نرمتنان اهمیت دارد.
مثال:
The placus is important for the structure of certain mollusks.
معنی(example):
دانشمندان placus را برای درک توسعه نرمتنان مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study the placus to understand mollusk development.
معنی فارسی کلمه placus
:
ساختارهایی در نرمتنان که به شکلدهی آنها کمک میکند.