معنی فارسی plaguy

B1 /ˈpleɪɡi/

بی‌مزه و خسته کننده، به حالتی اطلاق می‌شود که موجب ناراحتی و حواس‌پرتی می‌شود.

Annoying or bothersome; causing discomfort.

adjective
معنی(adjective):

Causing annoyance or bother; irritating.

example
معنی(example):

هوا اخیراً بسیار بی‌مزه بوده است و لذت بردن از فعالیت‌های خارج از خانه را سخت کرده است.

مثال:

The weather has been quite plaguy lately, making it hard to enjoy outdoor activities.

معنی(example):

او رفتار بی‌مزه همکارش را در طول جلسه بسیار آزاردهنده یافت.

مثال:

He found the plaguy behavior of his colleague to be quite irritating during the meeting.

معنی فارسی کلمه plaguy

: معنی plaguy به فارسی

بی‌مزه و خسته کننده، به حالتی اطلاق می‌شود که موجب ناراحتی و حواس‌پرتی می‌شود.