معنی فارسی plain speaking

B2

بیان صریح و بدون زیورآلات کلامی که مفهوم را به راحتی منتقل می‌کند.

The practice of expressing oneself in a clear and straightforward manner.

example
معنی(example):

او به خاطر صحبت کردن صریح و صداقتش شناخته شده است.

مثال:

She is known for her plain speaking and honesty.

معنی(example):

صحبت کردن ساده گاهی می‌تواند موثرتر از زبان پیچیده باشد.

مثال:

Plain speaking can sometimes be more effective than flowery language.

معنی فارسی کلمه plain speaking

: معنی plain speaking به فارسی

بیان صریح و بدون زیورآلات کلامی که مفهوم را به راحتی منتقل می‌کند.