معنی فارسی plak

B1

پوشاندن یا پوشش دادن سطحی را نشان می‌دهد.

To cover or coat a surface.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت دیوار را با یک لایه تازه رنگ بپوشاند.

مثال:

He decided to plak the wall with a fresh coat of paint.

معنی(example):

پلاک همچنین می‌تواند به عمل پوشاندن چیزی اشاره کند.

مثال:

Plak can also refer to the action of covering something.

معنی فارسی کلمه plak

: معنی plak به فارسی

پوشاندن یا پوشش دادن سطحی را نشان می‌دهد.