معنی فارسی planirostrate

B1

پلانیرستات به ویژگی‌ای اطلاق می‌شود که در آن سر به صورت صاف و یکنواخت طراحی شده است.

Referring to a head that is flat and streamlined, aiding in camouflage.

example
معنی(example):

سر پلانیرستات حشره به آن اجازه می‌دهد تا در فضاهای باریک جا بگیرد.

مثال:

The planirostrate head of the insect allows it to fit into narrow spaces.

معنی(example):

حشراتی که ویژگی‌های پلانیرستات دارند می‌توانند به طور مؤثری از شکارچیان پنهان شوند.

مثال:

Insects with planirostrate features can hide effectively from predators.

معنی فارسی کلمه planirostrate

: معنی planirostrate به فارسی

پلانیرستات به ویژگی‌ای اطلاق می‌شود که در آن سر به صورت صاف و یکنواخت طراحی شده است.