معنی فارسی plasmalemma
B2پلاسملما، غشای پلاسمایی است که سلولها را احاطه میکند و به تنظیم ترکیبات داخل و خارج سلول کمک میکند.
The plasmalemma is the outer membrane of a cell that regulates the movement of substances in and out.
- noun
noun
معنی(noun):
The cell membrane.
example
معنی(example):
پلاسملما اطراف سلول را احاطه کرده و به عنوان یک مانع عمل میکند.
مثال:
The plasmalemma surrounds the cell and acts as a barrier.
معنی(example):
در سلولهای گیاهی، پلاسملما نقش حیاتی در حفظ فشار تورژسان دارد.
مثال:
In plant cells, the plasmalemma plays a crucial role in maintaining turgor pressure.
معنی فارسی کلمه plasmalemma
:
پلاسملما، غشای پلاسمایی است که سلولها را احاطه میکند و به تنظیم ترکیبات داخل و خارج سلول کمک میکند.