معنی فارسی plastination
C1پلاستیناسیون فرآیندی است که در آن آب و چربی نمونههای بیولوژیکی با مواد پلاستیکی جایگزین میشود تا آنها را حفظ کند.
A technique used to preserve biological specimens by replacing water and fat with plastics.
- noun
noun
معنی(noun):
A technique for preserving bodies or body parts by replacing the water and fat with certain plastics.
example
معنی(example):
پلاستیناسیون برای حفظ نمونههای بیولوژیکی استفاده میشود.
مثال:
Plastination is used to preserve biological specimens.
معنی(example):
موزه展示 پلاستیناسیون اجساد انسانی را به نمایش میگذارد.
مثال:
The museum exhibits plastination of human bodies.
معنی فارسی کلمه plastination
:
پلاستیناسیون فرآیندی است که در آن آب و چربی نمونههای بیولوژیکی با مواد پلاستیکی جایگزین میشود تا آنها را حفظ کند.