معنی فارسی plastogamic

B2

پلاستوگامیک به فرآیندهای مرتبط با ادغام پلاستیدها اشاره دارد.

Relating to the fusion of plastids and its implications in genetic studies.

example
معنی(example):

فرآیندهای پلاستوگامیک در تکامل گیاهان نقش دارند.

مثال:

Plastogamic processes play a role in plant evolution.

معنی(example):

پژوهشگران در حال مطالعه رویدادهای پلاستوگامیک هستند که به صفات جدید در گونه‌ها منجر می‌شوند.

مثال:

Researchers are studying plastogamic events that lead to new traits in species.

معنی فارسی کلمه plastogamic

: معنی plastogamic به فارسی

پلاستوگامیک به فرآیندهای مرتبط با ادغام پلاستیدها اشاره دارد.