معنی فارسی plastral

B1

پلاسترال به بخشی از بدن جانوران اشاره دارد که معمولاً قوی و محافظتی است.

Relating to the plastron or the undersurface of the shell of certain animals.

example
معنی(example):

قسمت پلاسترال پوسته لاک‌پشت بسیار قوی است.

مثال:

The plastral part of the turtle's shell is quite strong.

معنی(example):

در برخی از گونه‌ها، ساختار پلاسترال به دفاع کمک می‌کند.

مثال:

In some species, the plastral structure helps in defense.

معنی فارسی کلمه plastral

: معنی plastral به فارسی

پلاسترال به بخشی از بدن جانوران اشاره دارد که معمولاً قوی و محافظتی است.