معنی فارسی platinum-blond

B2

طلایی با رنگ پلاتینی، توصیف رنگ موی بسیار روشن و با طراوت.

A very light shade of blonde that has a slightly silvery or grayish hue.

example
معنی(example):

او موهایش را برای تابستان پلاتینی و بلوند رنگ کرد.

مثال:

She dyed her hair platinum-blond for the summer.

معنی(example):

موهای پلاتینی و بلوند او توجه همه را جلب کرد.

مثال:

His platinum-blond hair caught everyone's attention.

معنی فارسی کلمه platinum-blond

: معنی platinum-blond به فارسی

طلایی با رنگ پلاتینی، توصیف رنگ موی بسیار روشن و با طراوت.