معنی فارسی platonizer

B2

پلاتونی‌ساز، فردی که به تبدیل ایده‌ها به صورت ایده‌آل و انتزاعی می‌پردازد.

A person who tends to make ideas more abstract or ideal, often in philosophical discussions.

example
معنی(example):

فیلسوف به عنوان یک پلاتونی‌ساز برای تفسیرهای منحصر به فردش شناخته شده است.

مثال:

The philosopher is known as a platonizer for his unique interpretations.

معنی(example):

او به عنوان یک پلاتونی‌ساز، معمولاً بر اشکال ایده‌آل در مباحثش تمرکز می‌کند.

مثال:

As a platonizer, she often focuses on ideal forms in her discussions.

معنی فارسی کلمه platonizer

: معنی platonizer به فارسی

پلاتونی‌ساز، فردی که به تبدیل ایده‌ها به صورت ایده‌آل و انتزاعی می‌پردازد.