معنی فارسی platycephaly

B1

پلاتی‌سفالی به حالتی اطلاق می‌گردد که در آن سر به طور غیرطبیعی صاف شده است.

The condition of having a flattened head.

example
معنی(example):

پلاتی‌سفالی به حالتی اشاره دارد که در آن سر صاف شده است.

مثال:

Platycephaly refers to the condition where the head is flattened.

معنی(example):

برخی از گونه‌ها پلاتی‌سفالی را به عنوان سازگاری با محیط خود نشان می‌دهند.

مثال:

Certain species exhibit platycephaly as an adaptation to their environment.

معنی فارسی کلمه platycephaly

: معنی platycephaly به فارسی

پلاتی‌سفالی به حالتی اطلاق می‌گردد که در آن سر به طور غیرطبیعی صاف شده است.