معنی فارسی platydactyl
B1پلاتیداکتیل به ویژگیای اطلاق میشود که در آن انگشتان به صورت پهن یا مسطح وجود دارند.
Having flat or broad toes, often seen in certain species of animals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از گونههای قورباغه دارای پلاتیداکتیل هستند، به این معنی که انگشتان پخ هستند.
مثال:
Some species of frogs are platydactyl, meaning they have flat toes.
معنی(example):
ساختمان پلاتیداکتیل پاهایش به مارمولک کمک میکند تا بر روی سطوح صاف صعود کند.
مثال:
The platydactyl structure of its feet helps the lizard climb smooth surfaces.
معنی فارسی کلمه platydactyl
:
پلاتیداکتیل به ویژگیای اطلاق میشود که در آن انگشتان به صورت پهن یا مسطح وجود دارند.