معنی فارسی platynite

B1

پلاتینیت: یک ماده معدنی که معمولاً به عنوان یک منبع پلاتین دیده می‌شود.

A mineral that is often considered a source of platinum.

example
معنی(example):

پلاتینیت می‌تواند در برنامه‌های صنعتی مختلفی مورد استفاده قرار گیرد.

مثال:

Platynite can be used in various industrial applications.

معنی(example):

تحقیقات در مورد پلاتینیت نتایج امیدوارکننده‌ای را نشان می‌دهد.

مثال:

The research on platynite shows promising results.

معنی فارسی کلمه platynite

: معنی platynite به فارسی

پلاتینیت: یک ماده معدنی که معمولاً به عنوان یک منبع پلاتین دیده می‌شود.