معنی فارسی platyopia
B1پلاتیوپیا، وضعیتی که در آن زمین به طور طبیعی مسطح و بدون ارتفاعات زیاد است.
A geographic term for a flat or level terrain.
- NOUN
example
معنی(example):
پلاتیوپیا اصطلاحی است که یک چشمانداز صاف را توصیف میکند.
مثال:
Platyopia is a term describing a flat landscape.
معنی(example):
هنرمند یک پلاتیوپیا کشید که جوهرهی دشت را به تصویر میکشید.
مثال:
The artist painted a platyopia that captured the essence of the prairie.
معنی فارسی کلمه platyopia
:
پلاتیوپیا، وضعیتی که در آن زمین به طور طبیعی مسطح و بدون ارتفاعات زیاد است.