معنی فارسی platys

B1

پلاتی به ساختارها و ماهیچه‌های صاف و عریض استخوانی و عضلانی اشاره دارد.

Referring to flat or broad structures, commonly used in anatomical contexts.

example
معنی(example):

پلاتی‌ها به خاطر ساختار صاف و عریض خود شناخته شده‌اند.

مثال:

Platys are known for their flat, broad structure.

معنی(example):

عضلات پلاتی می‌توانند بر حرکت گردن تأثیر بگذارند.

مثال:

The platys muscles can affect neck movement.

معنی فارسی کلمه platys

: معنی platys به فارسی

پلاتی به ساختارها و ماهیچه‌های صاف و عریض استخوانی و عضلانی اشاره دارد.