معنی فارسی platysma

B1

عضله‌ای که زیر پوست گردن و قسمت پایین صورت قرار دارد و در ایجاد حالت‌های صورت نقش دارد.

A superficial muscle located in the neck and lower face that contributes to facial expression.

noun
معنی(noun):

A superficial muscle in the neck, overlapping the sternocleidomastoid.

example
معنی(example):

پلاتیسما عضله‌ای است که در حرکات و حالت‌های صورت کمک می‌کند.

مثال:

The platysma is a muscle that helps in facial expressions and movements.

معنی(example):

وقتی که اخم می‌کنید، عضله پلاتیسما منقبض می‌شود.

مثال:

When you frown, the platysma muscle becomes contracted.

معنی فارسی کلمه platysma

: معنی platysma به فارسی

عضله‌ای که زیر پوست گردن و قسمت پایین صورت قرار دارد و در ایجاد حالت‌های صورت نقش دارد.