معنی فارسی plauditory

B1

مرتبط با بیان تحسین یا ابراز نظر مثبت.

Related to or expressing applause or approval.

example
معنی(example):

نظرات تحسین‌آمیز احساس قدردانی را در اجراکنندگان ایجاد کرد.

مثال:

The plauditory remarks made the performers feel appreciated.

معنی(example):

او نظرات تحسین‌آمیز درباره آثار هنری او ارائه داد.

مثال:

He gave plauditory comments on her artwork.

معنی فارسی کلمه plauditory

: معنی plauditory به فارسی

مرتبط با بیان تحسین یا ابراز نظر مثبت.