معنی فارسی play away
B1بازی کردن در زمین یا محل دیگر، به ویژه در رویدادهای ورزشی
To play a game in an opponent's location instead of one's own
- verb
verb
معنی(verb):
To be sexually unfaithful out of one's home
example
معنی(example):
تیم ما هفته آینده در شهری دیگر بازی خواهد کرد.
مثال:
Our team will play away next week in another city.
معنی(example):
بازی کردن در زمین حریف میتواند به خاطر تماشاگران خانهای چالشبرانگیز باشد.
مثال:
Playing away can be challenging due to the home crowd.
معنی فارسی کلمه play away
:
بازی کردن در زمین یا محل دیگر، به ویژه در رویدادهای ورزشی