معنی فارسی playability
B2قابلیت بازی، به ویژگیها و عوامل بازی اشاره دارد که بر چگونگی لذتبخش بودن و قابل بازی بودن آن تأثیر میگذارد.
The extent to which a game is enjoyable and easy to play.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت بازی این بازی بسیار زیاد است.
مثال:
The playability of this game is very high.
معنی(example):
توسعهدهندگان بازی بر قابلیت بازی تمرکز میکنند تا تجربه کاربری را بهبود دهند.
مثال:
Game developers focus on playability to enhance user experience.
معنی فارسی کلمه playability
:
قابلیت بازی، به ویژگیها و عوامل بازی اشاره دارد که بر چگونگی لذتبخش بودن و قابل بازی بودن آن تأثیر میگذارد.