معنی فارسی playbroker
B1کارگزار بازی به شخصی اشاره دارد که میان بازیگران و خریداران یا تهیهکنندگان ارتباط برقرار میکند.
An intermediary who connects actors or performers with clients or opportunities.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگزار بازی هنرمندان مختلف را با خریداران بالقوه مرتبط کرد.
مثال:
The playbroker connected different artists with potential buyers.
معنی(example):
او به عنوان کارگزار بازی کار کرد و اجراها را تسهیل کرد.
مثال:
She worked as a playbroker, facilitating performances.
معنی فارسی کلمه playbroker
:
کارگزار بازی به شخصی اشاره دارد که میان بازیگران و خریداران یا تهیهکنندگان ارتباط برقرار میکند.