معنی فارسی playlets
B1اجراهای کوتاه و مختصر که معمولاً برای نمایش در گروهای کوچک نوشته شده است.
Short plays that are typically brief and focused on a single scene or idea.
- noun
noun
معنی(noun):
A short play (dramatic work).
example
معنی(example):
در کلاس نمایش، ما تئاترهای کوتاهی نوشتیم و اجرا کردیم.
مثال:
In drama class, we wrote and performed short playlets.
معنی(example):
جشنواره شامل چندین تئاتر کوتاه بود که توسط کودکان اجرا شد.
مثال:
The festival featured several playlets performed by children.
معنی فارسی کلمه playlets
:
اجراهای کوتاه و مختصر که معمولاً برای نمایش در گروهای کوچک نوشته شده است.