معنی فارسی playwright
B1 /ˈpleɪˌɹaɪt/شخصی که نمایشنامه مینویسد.
A person who writes plays for the theater.
- noun
noun
معنی(noun):
A writer and creator of theatrical plays.
example
معنی(example):
شکسپیر یک نمایشنامهنویس معروف است که برای نمایشهای تراژیکش شناخته شده است.
مثال:
Shakespeare is a famous playwright known for his tragic plays.
معنی(example):
نمایشنامهنویس برای نمایش جدیدش جایزهای دریافت کرد.
مثال:
The playwright won an award for her new play.
معنی فارسی کلمه playwright
:
شخصی که نمایشنامه مینویسد.
