معنی فارسی pleadableness
B1قابلیت متقاعدکننده بودن یک استدلال یا درخواست به خصوص در محیطهای قانونی و رسمی.
The quality of being able to plead or argue effectively.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت استدلال او قانعکننده بود.
مثال:
The pleadableness of his argument was convincing.
معنی(example):
قابلیت درخواست برای همه واضح بود.
مثال:
The pleadableness of the request was clear to everyone.
معنی فارسی کلمه pleadableness
:
قابلیت متقاعدکننده بودن یک استدلال یا درخواست به خصوص در محیطهای قانونی و رسمی.