معنی فارسی pleasantsome

B1

خوشایند، به فاکتورهایی اشاره دارد که لذت و خوشحالی را به ارمغان می‌آورد.

Having an agreeable or enjoyable quality; pleasing.

example
معنی(example):

غذا طعمی خوشایند داشت که همه را خوشحال کرد.

مثال:

The food had a pleasantsome flavor that delighted everyone.

معنی(example):

شخصیت خوشایند او باعث می‌شود که داشتنش در کنار دیگران لذت‌بخش باشد.

مثال:

His pleasantsome personality makes him a joy to be around.

معنی فارسی کلمه pleasantsome

: معنی pleasantsome به فارسی

خوشایند، به فاکتورهایی اشاره دارد که لذت و خوشحالی را به ارمغان می‌آورد.