معنی فارسی plenity
B1فراوانی به معنای وجود زیاد یا کامل چیزها، به ویژه در زمینه مواد غذایی و منابع طبیعی است.
The state of being plentiful; abundance.
- NOUN
example
معنی(example):
فراوانی غذا در ضیافت چشمگیر بود.
مثال:
The plenity of food at the feast was impressive.
معنی(example):
او از فراوانی طبیعت در بهار قدردانی میکند.
مثال:
He appreciates the plenity of nature in the spring.
معنی فارسی کلمه plenity
:
فراوانی به معنای وجود زیاد یا کامل چیزها، به ویژه در زمینه مواد غذایی و منابع طبیعی است.