معنی فارسی plenteously

B1

به وفور، به مقدار زیاد، عمدتاً در اشاره به منابع یا چیزهایی که به وفور وجود دارد یا فراهم شده است.

In a plentiful or abundant manner.

example
معنی(example):

باغ در تابستان به وفور رشد می‌کند.

مثال:

The garden grows plenteously in the summer.

معنی(example):

ما شب گذشته در ضیافت به وفور غذا خوردیم.

مثال:

We ate plenteously at the feast last night.

معنی فارسی کلمه plenteously

: معنی plenteously به فارسی

به وفور، به مقدار زیاد، عمدتاً در اشاره به منابع یا چیزهایی که به وفور وجود دارد یا فراهم شده است.