معنی فارسی pliable
B2 /ˈplaɪəbəl/منعطف، قابل تغییر شکل، به راحتی شکل می‌گیرد یا سازگار می‌شود.
Easily bent or flexible; adaptable.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Soft, flexible, easily bent, formed, shaped, or molded.
مثال:
You will find the clay perfectly pliable as long as it stays moist.
معنی(adjective):
Easily persuaded; yielding to influence.
example
معنی(example):
این ماده منعطف و آسان برای شکل‌دهی است.
مثال:
The material is pliable and easy to shape.
معنی(example):
ذهن او منعطف بود و آماده یادگیری ایده‌های جدید بود.
مثال:
Her mind was pliable, ready to learn new ideas.
معنی فارسی کلمه pliable
:
منعطف، قابل تغییر شکل، به راحتی شکل می‌گیرد یا سازگار می‌شود.
